یک وب شخصی ....

یک روز .. یه دست نوشت .. اینجا ثبت می شود ..

یک وب شخصی ....

یک روز .. یه دست نوشت .. اینجا ثبت می شود ..

فارسی می نویسم .. بدون هیچ ادبیات سنگینی ... صمیمی می نویسم ..
دوست دارم اینجا آرامش خاطر پیدا کنید ..
از دنیای فن آوری جدایم ... اینجا آزاد آزادم .. هیچ چیز دستم را نمی بندد ..

آخرین مطالب

گربه گرسنه

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۲ ب.ظ

دیشب .. یعنی تقریبا 24 ساعت پیش با دوست عزیزم و به قول گفتنی همکار گرامی ام مشغول پیاده روی بعد از افطار بودیم.. بعد از کافی شاپ در حال بازگشت به خانه بودیم تا اینکه رسیدیم جلو در . من گفتم اگر موافق باشید مجدداً برویم و کمی پیاده روی کنیم .تا اینکه یک گربه دویید جلوی ما .. و ما را ول نکرد. آقای ناصر فرمودند که این گرسنه است . و ما نیز دلمون به حالش سوخت. برش داشتیم .. آوردیم داخل پارکینگ . من رفتم از بالا کمی شیر آوردم .چون بچه گربه بود و نمی توانست گوشت بخورد. خلاصه در یک ظرف کوچک مشغول خوردن شیر شد . بعد از اون که تموم شد فرار کرد! حتی ازمون تشکرم نکرد. تازه روی سنگ های پارکینگ هم خراب کاری کرده بود .. چون من رفتم بانک و برگشتم دیدم زمین خیسه و متاسفانه نشد حالشو بگیرم  !! بی شعور شیرشو که خورد جفتکش رو به ما زد !

در هر صورت حیوان خدا بود ... و شدیدا در خود احساس سبکی می کنیم ... :)

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۳
یه هاتف

نظرات  (۲)

۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۰ لیلا سعادت

متن جالبی بود!

خدا حفظتون کنه.

گربه ی کوچولو :)
کمکتون به این حیوون بیچاره قابل تحسینه ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی